بایگانی:
03/01/2003 - 04/01/2003
04/01/2003 - 05/01/2003
05/01/2003 - 06/01/2003
07/01/2003 - 08/01/2003
09/01/2003 - 10/01/2003
10/01/2003 - 11/01/2003
11/01/2003 - 12/01/2003
12/01/2003 - 01/01/2004
01/01/2004 - 02/01/2004
03/01/2004 - 04/01/2004
04/01/2004 - 05/01/2004
07/01/2004 - 08/01/2004
11/01/2004 - 12/01/2004
03/01/2005 - 04/01/2005
داغ













 

خانه
یخِ مذاب، برتراند الیزابت
McEs, A Hacker Life
قاصدک




























یخ نازک، برتراند الیزابت
 

 

کتاب فارسی اول دبستان

خیلی وقت است در مورد رسم‌الخط ننوشته‌ام. در مورد تقویم و محرم و جهنم نوشتن هم حدی دارد! کتاب فارسی اول دبستان را همگی به خاطر دارید. آن‌چه به ما آموزیده می‌شد، روشی بود معروف به روش باغچه‌بان. شاید دو سه سال اخیر نیز شنیده باشید که در کتاب اول دبستان هم از «ی» اضافه استفاده کرده‌اند، مانند «خانه‌ی» در مقابل «خانهء»، که این کار از جانب هنوز‌فسیل‌نشدگان بسیار پسندیده محسوب می‌شود، و آخرین سنگر ما در بحث با موجودات زبان‌نفهم ولی تصمیم‌گیرنده (که کم نیز نیستند) این است که بگوییم در کتاب‌های دبستان نیز هم‌اکنون این‌گونه می‌نویسند...

این متنی است که در کتاب فارسی اول دبستان سال ۱۳۷۹ می‌خوانید (با حفظ رسم‌الخط، ولی حذف تشدید و تنوین):

سخنی با همکار گرامی
کتاب فارسی اول ابتدایی، امسال با تغییراتی در برخی درس‌ها و نیز در رسم‌الخط به چاپ رسیده است. تقاضا دارد پیش از تدریس کتاب به نکات زیر دقیقا توجه فرمایید:

  1. در لوحه‌ها و تصاویر کتاب تغییراتی ایجاد شده است.
  2. متن چند درس کتاب کاملا تغییر کرده است.
  3. در رسم الخط کتاب «ی» میانجی به جای «ء» به صورت کامل «ی» نوشته می‌شود. «ها»ی جمع نیز جدا نوشته می‌شود.
  4. شعر نوبهاری زیبا از ...
  5. همکاران گرامی به‌جای شعر ...
  6. سال آینده کتاب فارسی سال اول ابتدایی تالیف جدید خواهد داشت. در کتاب جدید خط کتاب نیز تغییر خواهد کرد و خط نسخ چاپی جای‌گزین آن خواهد شد.

دفتر برنامه‌ریزی و تالیف کتاب‌های درسی

با نگاهی به کتاب متوجه حضور چنین ترکیب‌هایی (با این ظواهر) می‌شوم: خوش‌حال، خانه‌ی (ص ۷۹)، باغبان، آبیاری، سم‌پاشی (ص ۸۰)، دستشان (ص ۸۱)، آن‌ها (ص ۸۲)، یک‌دیگر (ص ۸۵). قسمت‌هایی از کتاب به جهت شست‌و‌شوی عقاید کودکان باز‌نویسی شده‌است که این بخش‌ها را می‌توان از روی مطلب‌شان (نماز، اذان، مسجد، ...)، یا قلم بسیار بد و اندازه‌ی متفاوت‌شان تشخیص داد (مثال: ص ۸۵).

اما آن‌چه مرا به چنین مطالعه‌ای واداشت مشاهده‌ی کتاب فارسی اول دبستان سال ۱۳۸۱ بود (که گویی تالیف ۱۳۸۰ می‌باشد). این کتاب که به دو بخش «بخوانیم» و «بنویسیم» تقسیم شده است سعی دارد در سال اول راهی را بپیماید که زمان ما حدود سه سال به طول می‌انجامید. قسمتی از مقدمه را که مربوط به بحث است می‌آورم:

مقدمه
خدا را سپاس که توفیق‌مان داد تا در پی تشکیل شورای برنامه‌ریزی آموزش زبان فارسی، کار تهیه و تولید کتاب فارسی (بخوانیم و بنویسیم) و مواد کمک آموزشی را به انجام و فرجام برسانیم. امیدواریم که ره‌آورد آموزش این کتاب‌ها، بهبود، رشد و اعتلای آموزش باشد و همت بلند و تلاش شما معلمان ارجمند و سخت‌کوش افق‌های تازه و روشنی را فراروی نسل دانش‌آور ما بگشاید.
معلم عزیز و گرامی!

دو سال اخیر برای گروه زبان و ادبیات فارسی دفتر برتانه‌ریزی و تالیف کتاب‌های درسی پربرکت و نویدبخش بود؛ در طی این دو سال کتاب حاضر مورد اجرای آزمایشی قرار گرفت و همت بلند همکاران محترم مجری طرح آزمایشی در بسیاری از زمینه‌ها از قبیل طراحی، قطع کتاب، اشمال‌های چاپی، پرسش‌ها و تمرین‌ها و تعدیل محتوا به کمک مولفان و برنامه‌ریزان آمد و حاصل کار که اینک پیش روی شماست از صافی اندیشه و نظر این بزرگواران گذشت و پیزاسته گشت. ضمن تشکر از این همکاران محترم توجه شما را به نکات زیر جلب می‌نماید:

  1. در کتاب بخوانیم به روی‌کرد کلی و در کتاب بنویسیم به روی‌کرد تحلیلی و در بعضی از بخش‌های هر دو کتاب به هر دو روی‌کرد توجه شده است.
  2. در این کتاب‌ها به هر چهار مهارت زبانی (گوش دادن، سخن گفتن، خواندن و نوشتن) به یک میزان توجه شده است و به همین دلیل کتاب فارسی شامل دو کتاب بخوانیم و بنویسیم است.
  3. باتوجه به این که تمرین رونویسی برای خط تحریری در کتاب بنویسیم پیش‌بینی شده است، نیازی به تهیه‌ی دفتر مشق یا دادن مشق اضافی به دانش‌آموزان نیست؛ جز در موارد خاص با تشخیص معلم.
  4. به منظور کمک به تقویت خط دانش‌آموزان و توانایی خوانانویسی توسط آنان از دو خط در این کتاب‌ها استفاده شده است؛ یکی خط خواندن و دیگری خط نوشتن. خط خواندن همان خطی است که بسیاری از کتاب‌های کودکان به آن خط چاپ می‌شود و خط نوشتن خطی است که متون درس‌ها به آن خط نوشته شده‌است. برای نوشتن خط تحریری نیازی به آموزش جداگانه نیست بلکه مبنا تمرین نظری و عملی دانش‌آموز و به عبارت بهتر نسخه‌برداری از روی کتاب است. بنابراین ضرورتی برای برگزاری کلاس آموزش خط نیست.

...

آن‌چه با نگاهی مختصر به این دو کتاب دست‌گیرم شد آن است که کتاب اول، بخوانیم، قرار است نقش روزنامه را در دوره‌ی ما بازی کند، یعنی کمک کند تا دانش‌آموز (کودک) با ظاهر خط و کلمات آشنا شود، و البته کم‌کم با خواندن آن. برای مثال وقتی در درس اول «آ» درس داده می‌شود، کلمات آب، دریا، و آبی به عنوان مثال می‌آیند، در حالی که در روش قبلی، در هر لحظه فقط از کلماتی نام برده می‌شد که تمام حروف‌شان درس داده شده بود. کتاب بخوانیم نیز همان‌گونه که در مقدمه گفته شده است، نقش دفتر مشق را دارد، اما نکته‌ی بسیار عجیب و بد آن است که برای نوشتن از خطی (که خود تحریری می‌نامد) استفاده کرده است که آشی‌ست بین نستعلیق و نسخ و آن‌چه تمام ما ایرانی‌های بد‌خط می‌نویسیم. باید اعتراف کنم در کلاس اول کشیدن دایره برایم آسان نبود، حال چگونه قرار است کودکان این منحنی‌ها را بیاموزند، نمی‌دانم.

در کتاب بخوانیم، چند نکته نظرم را جلب می‌کنند: همان‌طور که در مقدمه‌ی کتاب سال ۱۳۷۹ هم وعده داده شده بود، خط این کتاب جدید دیگر دست‌نویس نیست و حروف‌چینی آن را رایانه به عهده داشته است. از مشکلات حاصل از این کار و بی‌توجهی دست‌اندرکاران، فاصله‌ی کم، ولی قابل مشاهده‌ی بین اتصال حروف در یکی از قلم‌ها می‌باشد، که ابتدا در من این شبهه را ایجاد کرد که این فاصله عمدی است یا نه. در قستمی از صفحه‌ی ۱۳ که در شکل نشان داده شده است، این نکته را می‌بینید. «آسمان‌هاست» به این صورت نوشته شده است که طبیعی‌ست(ص ۷۵). در صفحه‌ی ۸۲ همان‌طور که مشاهده می‌کنید، دقت کافی در قرار دادن علائم سجاوندی به کار نرفته است، و نتیجه مانند روش فرانسوی شده است که در دو طرف علائم (اعم از نقطه، ویرگول، پرانتز، و ...) فاصله می‌گذارند. این در مقابل روش انگلیسی آن است که قبل از نقطه و ویرگول و ... فاصله قرار نمی‌گیرد، همین‌طور داخل پرانتز و قلاب و ... نیز فاصله نمی‌گذارند. در فارسی ما از روش انگلیسی پی‌روی می‌کنیم. نکته‌ی دیگر که در این صفحه دیده می‌شود، استفاده از شکل تحریری حرف «ه» در کلمه‌ی «خانه» است، که به شکل «خانہ» نوشته می‌شود. من برایم نوشتن این شکل آخر، از حرفی با نام یونی‌کد ARABIC LETTER HEH GOAL و کد U+06C1 استفاده کردم. یعنی این شکل، شکل آخر حرفی است که در زبان اردو استفاده می‌شود، و ترجیح می‌دادم لااقل در کتاب کلاس اول از آن به جای شکل آخر حرف «ه» فارسی استفاده نشود.

در صفحه‌ی ۸۶، تشدید در عبارت «آبیّ و شادابی» خودنمایی می‌کند. در این صفحه می‌توان به وضوح وضع بد این خط را دید. در صفحه‌ی ۹۵، عبارات «پشت‌شان»، «حَرِکت»، و «خانه به دوش» دیده می‌شوند، که البته عبارت آخر با فاصله در میان بخش‌هایش نوشته شده است. از همین دست است «هفت ساله» در صفحه‌ی ۱۰۷، و «کم کم» در صفحه‌ی ۱۱۶. از مشکلات دیگر پر کردن کتاب از چرندیات متنی و تصویریِ مسجد و نماز و ... است، که مثال آن را در صفحه‌ی ۹۸ می‌بینید. در صفحه‌ی ‍۱۰۰ «راه‌پیمایی» دیده می‌شود. از نکات قابل تحسین کتاب، گذاشتند نیم‌فاصله‌ای مناسب در مکان‌های لازم است، نیم‌فاصله‌ای که نه چندان کم است که درهم‌رفتگی حروف اذیت کند، نه چندان زیاد که با فاصله‌ی کامل اشتباه شود. این نیم‌فاصله مثال خوبی از نیاز ما به اسفاده از نیم‌فاصله به جای ZWNJ است، مثال آن را می‌توانید در «لاک‌پشت» در صفحه‌ی ۱۰۵ ببینید. طبیعی است که در صفحه‌ی ۱۱۰، «کوچکم» همین گونه نوشته شود. صفحه‌ی ‍۱۱۶ با این جمله می‌آغازد: «هر سال چهار فصل دارد؛ بهار، تابستان، پاییز، زمستان.». به نظر می‌رسد منظور «:» بوده است و به اشتباه «؛» خورده است، اما اگر چنین نباشد، استفاده از نقطه‌ویرگول در این کتاب، و استفاده‌ی بابجایش در این‌جا، هر دو اشتباه می‌باشد.

گذشته از کوتاهی‌ها و کم‌توجهی‌هایی که گفته شد، شلوغ شدن بیش از حد صفحات، تقسیم آن‌ها به چند جعبه، پانویس، و ... در مقابل سادگیِ قابل تحسین کتاب قبلی بسیار آزاردهنده است. برای مثال دو شکل نخستین این نوشته را با هم مقایسه کنید. هم‌چنین رسم‌الخطی که از سال ۱۳۷۹ در کتاب است، با آخرین شیوه‌نامه‌ی فرهنگستان زبان و ادب فارسی که در این زمینه تصمیم‌گیرنده است، مطابقت ندارد (حداقل در مورد «ی»ِ اضافه). البته این مورد خوش‌حال کننده است، چون رسم‌الخط کتاب بر من پسندیده‌تر است، و حتم دارم در آینده جای دارد. از نکات جالب دیگر عدمِ اشتراکِ حتی یک نفر در بین مولفین کتاب قدیم و جدید می‌باشد. به یاد داشته باشید که حجم دو کتاب جدید روی هم ۲۵۸ صفحه است! در مقابل ‍۱۱۰ صفحه در کتاب قدیم.

از تغییرات داده شده پیش‌بینی می‌شود که یادگیری کتاب جدید، و در نتیجه خط فارسی، در کلاس اول بسیار سخت‌تر از قبل باشد، که نظر چند معلمی که با ایشان صحبت کردم نیز چنین بود، اما همگی معتقدند وقتی کودک با این شیوه خط را آموزید، به راحتی می‌تواند نوشته‌های نستعلیق و حتی شکسته‌نستعلیق را نیز بخواند! امیدوارم این حرکت شروع استفاده‌ی گسترده از خطی زشت و بی‌هویت بین نسخ و نستعلیق، مانند آن‌چه در پاکستان و چند کشور عربی استفاده می‌شود نباشد. در پایان باید بگویم که حضور نام دکتر «فردوس حاجیان» وادارم می‌کند کمی در نظرم تامل کنم. آشنایی من با فردوس حاجیان برمی‌گردد به سال ۱۳۷۰، ایشان معلمی بسیار باهوش، باذوق، و خلاق بود که روش‌های آموزشی‌اش بدیع و کارا می‌نمود. این آشنایی قبل از آن بود که ایشان مدرکِ دکتری‌ِ افتخاری خود را کسب کند. ترسم از آن است که معلم باهوش، قدرت آموزش دانش‌آموز را خیلی بیش‌تر از آن‌چه هست برآورد کرده باشد.


   

<< بایگانی
<< داغ
 

bertrand_elizabeth at yahoo dot com

This page is powered by Blogger.