بایگانی:
03/01/2003 - 04/01/2003
04/01/2003 - 05/01/2003
05/01/2003 - 06/01/2003
07/01/2003 - 08/01/2003
09/01/2003 - 10/01/2003
10/01/2003 - 11/01/2003
11/01/2003 - 12/01/2003
12/01/2003 - 01/01/2004
01/01/2004 - 02/01/2004
03/01/2004 - 04/01/2004
04/01/2004 - 05/01/2004
07/01/2004 - 08/01/2004
11/01/2004 - 12/01/2004
03/01/2005 - 04/01/2005
داغ













 

خانه
یخِ مذاب، برتراند الیزابت
McEs, A Hacker Life
قاصدک




























یخ نازک، برتراند الیزابت
 

 

احساس خنگی می‌کنم. یکی از سخت‌ترین کارها برای من وقت‌هایی که خانه هستم رانندگی است:


- اگر آیات اناث در ماشین باشند: «تند نرو، تند نپیچ، یواش برو، مواظب باش، ...»، جالب آن است که این جماعت همواره شتاب و صدای موتور را با سرعت اشتباه می‌گیرند!

- اگر برادر عزیز (کوچک‌تر از بنده) باشند: «کلاچ را یواش‌تر ول کن، بالای ۱۲۰ نرو صدای موتور درمیاد، زود نپیچ، ...».

- و البته پدر گرامی: «از اون ماشین که راه داد تشکر کن بنده‌ی خدا برای تو ایستاد، به این یکی چراغ بده بعد برو جلو که یک‌وقت نپیچد هرچند اگر بزند خودش مقصر است، کوچه‌ی بعد نه کوچه‌ی بعدیش بپیچ سمت راست از پشت برویم به ترافیک نخوریم، ...».


چشم. از این پس تلاش می‌کنم راننده‌ی بهتری باشم!


   

<< بایگانی
<< داغ
 

bertrand_elizabeth at yahoo dot com

This page is powered by Blogger.